هفمین هفت روز زندگیت مبارک باشد.
امروز شاهزاده خانه ما ٤٩ روزه شد . مادر جان امروز می بایست برای تایید طرح پروپوزال مقاله یکی از درس ها م به دانشگاه می رفتم هفته پیش با خانم دکتر بهبهانی صحبت کردم گفتم اگر من می تونم با پی گیری از طریق تلفن مقاله ام را ادامه بدهم اجازه بدهید که نیام چون یه فرشته دلفریب تو خونه دارم که به حضور مادرش نیاز داره . . انقدر برخورد خانم دکتر بد بود که امروز با هر مشقتی بود به قیمت زخم شدن نوک سینه ام شیر دوشیدم و با چشمانی غرق اشک شما رو به پدر بزرگتون سپردم و راهی دانشگاه شدم وتمام مدت با خودم می اندیشیدم ایا کار درستی میکنم ؟نمی خوام هرگز بعدها حتی در خیالم تو رو به خاطر عدم موفقت های حرفه ایم سرزنش کنم .... پس به هر سختی که با...
نویسنده :
ناهيد
10:32
بدون عنوان
قلب من
تا حالا شده قلبتون رو تو دستانتون احساس كنيد هر وقت آراد رو در آغوش ميكيرم احساس ميكنم قلبم رو در دستانم كذاشتم و دلم مي خواد به سينه ام فشارش بدم بره سره جاش .
نویسنده :
ناهيد
19:45
ای نام تو بهترین سر آغاز
پسرم چهل روزه شد .این چهل روز سخت اما شیرین گذشت . این جا قرار است خانه امن ناگفته های من باشد ، مادری که گاه عصبانی میشود، گاه گریان است گاه خندان ،ولی در همه حال شاکر است. خواننده عزیز اگر گذارت بر خاطراتم افتاد قضاوتم نکن من تمام تلاشم را برای خوب بودن و مهربان بودن میکنم اما اگر گاهی به اندازه کافی خوب نیستم بضاعت دستهای خالیم همین قدر است . خدایا تو را سپاس همه داده ها و نداده هایت را شکر . گرمای قلبم ،پسرم ، چهل روزگیت مبارک.تو پاداش تمام کارهای خوب منی ..... ...
نویسنده :
ناهيد
11:48