آرادآراد، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره
آوینآوین، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

مادرانه ای برای پسرم

اعتماد به نفس مادرانه

1392/11/20 11:13
نویسنده : ناهيد
255 بازدید
اشتراک گذاری

 

دوباره ساوه .

کم  کم دارم در بعضی زمینه های مادر با تجربه ای میشم ، مثلا دیروز وقتی رسدیم سریعا به آراد شیر دادم و خوابوندمش و وقتی بیدار شد بعد از کمی بازی دوباره شیر و خواب درسته که کمی بد قلق تر از همیشه شده بود ولی از پسش بر آمدم . حس میکنم اعتماد به نفس مادریم بالاتر رفته دیگر اون دختری که درونش پر از ترس و لرز از ندانم کاری های بچه داری بود کمتر اثری میبینم ، وقتی الان از دور نگاه میکنم میبینم روزهای سختی بودند و من خیلی بی تجربه . آخرین بچه ای که در نزدیکیم دیده بودم داداش کوچیکه بود که خیلی هم از خودم کوچک تر نیست ، در تمام این مدت خیلی کار ها رو از رو کتاب و با ترس و لرز بسیار انجام داده بودم از شیر دادن به آراد گرفته تا حمام بردن ، آروغ گرفتن و خیلی چیزای دیگه و همیشه سعی کرده بودم این ترس رو پنهان کنم انگار از ترس خودم خجالت میکشیدم . به هر حال امروز مطمئن ترم هرچند که هنوز هم مرتب از شما به خاطر اشتباهاتم عذر می خوام ولی پسرم مطمئن باش دفعه بعد که بدنیا بیارمت با این تجربه ای که دارم حتما مادر بهتری میشم . مگه نه ؟

اتفاق هیجان انگیز دیگر این هفته این بود که بعد از کلی تمرین و پا زدن های جناب عالی جدیدا وقتی روی شکم میذاریمت چند سانتی متری به جلو حرکت میکنی و بعد از مدتی هم دستت رو به زمین فشار میدی و یه غلت حسابی می زنی و بر میگردی به پشت ولی هنوز خودت نمیتونی به شکم غلت بزنی،که البته عجله ای هم نیست آرام جانم ......

این روز ها به محض اینکه آراد می خوابه میپرم پشت کامپیوتر و مقاله خانم دکتر رو جمع وجور میکنم موضوع جالبی داره مدرنیته یا سنت از منظر احسان نراقی و داریوش شایگان . درباره اش بیشتر خواهم نوشت.

 

پی نوشت : این روز ها مجبورم برات بیشتر اوقات پیش بند ببندم ، چون آب دهنتون مجبورم میکنه روزی سه چهار بار لباس هاتون عوض کنم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نسرین
21 بهمن 92 8:47
قربون اون چشمای پر از انرژیت
ناهيد
پاسخ
خدا نکنه نسرین جون