آرادآراد، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره
آوینآوین، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

مادرانه ای برای پسرم

روزئولا

1393/9/13 8:13
نویسنده : ناهيد
677 بازدید
اشتراک گذاری

سرماخوردگي نبود ، ويروسي بود بنام روزىولا. كه متاسفانه دكتر آراد نتونسته بود درست تشخيص بذاره . چند ساعتي بعد از دوزسوم ازيارومايسين متوجه شدم دونه هاي خيلي ريزي روي شكم پسرك زده ظاهرا خارش نداشت ولي طفلكم بي قرار بود ساعت ٧ غروب پنجشنبه و سهيل هم طبق معمول خونه نبود عالم و آدم رو بسيج كردم كه بتونم تلفني با دكتر خودش صحبت كنم چون پنجشنبه ها مطب نمينشينه نهايتا عسل عزيز شماره دكتر شاهين شهيدي رو به من داد و ايشون تلفني تشخيص گذاشتند باچرخي تو اينترنت متوجه شدم كه تشخيصشون كاملا درست بوده . آدم وقتي با يه دكتر باسواد حرف ميزنه دلش ميخواد دكتر باشه . دكتر گفتند به خاطر سرفه ها خوب كرديد كه انتي بيوتيك مصرف كرديد ولي چندان هم لازم نبوده اين يه ويروس با علامت سرفه ، تب بالاي ٣٩ درجه ،گلو درد ، بثورات جلدي و بي اشتهايي . 
امروز بهتره دانه ها هم گاهي ميان و ميرن . نميدونم بقيه مادر ها چجوريند ولي مريض شدن آراد براي من آزمون خيلي سختيه ، اين اولين مريضي جدي آراد بود و براي من كه پسركم نه زردي گرفته بود نه كوليك داشت و نه سرماخوردگي جدي پيدا كرده بود سخت بود . بايد مادر محكم تري باشم نبايد انقدر دست پاچه شم .
قصدم توجيه خودم نيست ولي هميشه تنها و بي كمك بودن ، هميشه نبودن سهيل تو تب و بيماري خيلي سخته !

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

عاطفه مامان ستیا
13 آذر 93 19:15
عزیزم کاملا حق داری تنها بودن در این شرایط خیلی سختهههههههههه من که اصلا تحمل نمیکنم تازه بعد از هیجده ماه برای اولین بار خودم ستی رو بردم دکتر هر چی بگذره آدم باتجربه تر میشه و ترس و دستپاچگی هم کمرنگترامیدوارم که آراد جون خوب شده باشه
ناهيد
پاسخ
دقيقا هر چي ميگذره آدم با تجربه تر ميشه و ارزو ميكنم بچه هيچ وقت مريض نشه خيلي سخته
✿مامان آروشا✿
18 آذر 93 14:46
ناهید گلم, کلمات و نگرانیات مصداق حال و روز خودم. من و همسرم هم, هر وقت آروشا مریض میشه و تبش بالا میره. دست و پامون رو حسابی گم میکنیم. اتفاقاً از بد روزگار من هم مثل شما هیچکدوم از اعضای خانواده خودم و همسرم اطرفمون نیستند و توی خستگی کار و مریضی آروشا خیلی بهم سخت میگذره. برای مثال چند وقت پیش آروشا تب بالایی داشت و اصلاً لب به هیچ چیز نمیزد. توی روز اول هم چندین بار گلاب به روت حالش بهم خورد. تا اینگه دفعه آخری که حالش بهم خورد. از فشاری که بهش اومده بود کمی میلرزید و هرچی صداش میکردیم نگاهمون نمیکرد. من و همسرم هم از ترس اینکه نکنه به خاطر تب باشه خیلی سریع بدون اینکه تن بچه لباس درست و حسابی کنیم. لای پتو پیچیدیمش و رفتیم دکتر. توی راه حالش خیلی بهتر شده بود. بعد از معاینه دکتر گفت گلوش خیلی قرمزه و احتمالاً سرماخورده. کلی هم براش دارو نوشت. خونه که اومدیم آروشا خوابید و دیگه اصلاً تب نکرد. فردا هم کاملاً حالش خوب شده بود. با مامانم که صحبت کردم بهم گفت احتمال زیاد رودل کرده بود. تشخیص اشتباه مریضی مخصوصاً برای بچه ها خیلی بده. حالا از دکتری که بهش اعتماد کردی و مرتب پیشش میری که دیگه هیچی. باز خداروشکر که آراد گلم پسر قوی و محکمیه و این مرضی رو هم به خوبی و خوشی پشت سر میزاره. امیدوارم خیلی زود خوب خوب بشه. شما هم خسته نباشی خدا قوت. بیماری از پسر و خانواده گلت دور باشه.
ناهيد
پاسخ
عزيزم چقدر ناراحت شدم كه اروشاي زيباي من هم روزهاي سختي رو گذرونده
گیلاس آبی
18 آذر 93 17:45
ارزوی سلامتی .....
مامان میم
28 آذر 93 0:05
ان شاء الله گه از بلا به دوره و پسرمون هر چه زودتر سلامتی شو به دست بیاره برا هیچ کس از این امتحان ها نمیخواهم